از آنجایی که جهان علم و تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت و حرکت است و هر روز وسیله و ابزاری نو را جهت خدمت به جامعهی بشریت تقدیم مینماید، جای تقدیر است؛ زیرا سعادت، رفاه و آرامش را بهدنبال داشته و به زندگی سرعت، رونق و ارزش بخشیده است. اما استفادهی نادرست برخیها از امکانات موجود، باعث شده تا شقاوت جایگزین سعادت، اضطراب و ناراحتی گردد و کهنسالان دست به زانوی روزهایی باشند که از این امکانات خبری نبود؛ زیرا دستاوردهای بشری همانطور که در پیشرفت جوامع نقش داشتهاند، در سقوط اخلاقی جامعه هم نقش خود را ایفا کردهاند. اما واقعاً مشکل کجاست؟ آیا مشکل از ماست یا از جهان صنعت و پیشرفت؟
قرآن به ما میگوید، علت تمامی مشکلات شما هستید. همانطور که در این آیه میفرماید:
(وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ)[شورا:30]
آنچه از مصائب و بلا به شما میرسد، به خاطر كارهای است كه خود كردهاید.[1]
در آیهی دیگری میفرماید:
(إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)[رعد:18]
خداوند حال و وضع هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمیدهد (و ایشان را از بدبختی به خوشبختی، از نادانی به دانایی، از ذلّت به عزّت، از نوكری به سروری و... و بالعكس نمیكشاند) مگر این كه آنان احوال خود را تغییر دهند، و این سنّت جاری در اسباب و مسبّبات ظاهری است.
یکی از ابزارهایی که به بشریت خدمت والایی کرده و جامعهی جهانی را بههم وصل نموده به شیوهای که از بزرگترین حوادث در دورترین نقطهی دنیا با کمترین هزینه در کوتاهترین زمان ممکن میتوان مطلعّ شد؛ تلفن است. در گذشتههای نه چندان دور برای ساده و جزییترین اطّلاعات باید مسافتها را طی کرد و راهها را پشتسر گذاشت و هزینههای زیادی را متحمّل شد. امّا امروزه به برکت علم و دانش، بشریت توانسته جامعهی جهانی را به دهکدهای کوچک تبدیل نماید.
ناگفته نماند که تلفن به مثابهی شمشیر دولبه، در سقوط اخلاقی جامعه سهم بسزایی داشته است و استفادهی نادرست از آن سبب آبروریزی و ضایع گردیدن عفّت، بیبندوباری، زنا، روابط نامشروع و خودکشی بسیاری از جوانان (دختر و پسر) و تباهی بسیاری از خانوادهها شده است.
متاسّفانه امروزه شاهد دختران و پسرانی هستیم که به شیوهای مخفی و مشکوک با همدیگر ارتباط دارند و از طریق نامه، تلفن، چت و... با هم تماس میگیرند و آن را با حرفهای نرم وسوسهانگیز میآرایند که سبب تضعیف ایمان در درونها و سست شدن بُعد معنوی و تقویت شدن بُعد حیوانی میگردد. اینجاست که شیطان غلبه کرده و هوا جای هُدی را میگیرد و شاید این خلوتها مقدّمهی گناهان بزرگتری باشد.
پیامبر گرامی اسلام-صلی الله علیه وسلم- میفرمایند: «إیاکم و الدخول علی النساء فوالذی نفسی بیده ما خلا رجل بامراة الا دخل الشیطان بینه»
از اختلاط با زنان بپرهیزید، قسم به خدایی که نفسم به دست اوست، هیچ مرد و زنی با هم خلوت نکردهاند مگر آنکه شیطان بر آنان داخل میشود.
انگیزهها و اسباب مزاحمتهای تلفنی
1- عدم درک مفاهیم دینی
از مهمترین عواملی که نقش بسیار کلیدی در ایجاد مزاحمتهای تلفنی دارد، عدم درک مفاهیم دینی و غفلت از راز خلقت و هدف آفرینش است. عدم تعهّدات دینی باعث شده تا بعضی در زندگی خود بهدنبال شهوات و هواهای نفسانی بدون هیچ قید و بندی باشند و برای اشباع و ارضای آن از هر طریقی وارد شوند و از مرزهای الهی فراتر روند.
2- عدم تربیت صحیح در خانواده
خانواده از مهمترین سازمانهای اجتماعی محسوب میگردد و سلامت تمامی آحاد جامعه منوط به سلامت و کارآیی خانوادههای آن است. خانواده كه بنای جامعهی بزرگ بشری از آن ساخته شده، تربیت انسانها را از بُعد اخلاقی، روحی و اجتماعی عهدهدار است. بدون تربیت صحیح در خانواده، شیرازهی جوامع بشری گسسته شده، تعادل حیات انسانی از بین خواهد رفت.
3- رسانهها و وسایل ارتباطجمعی
رسانهها و وسایل ارتباط جمعی از قبیل ماهواره و تلویزیون و مجلات در راهنمایی جامعه به سوی اصلاح یا فساد نقش مؤثری دارند، فیلمهای عاشقانه، سریالهای تلویزیونی، روزنامهها، مجلات و برنامههای رادیویی که به تحلیل و تجزیهی داستانهای عاشقانه میپردازند، بزرگترین نقش را در این راستا بازی میکنند. امروزه در هر نقطهای از دنیا رسالت سازمان صدا و سیما و وسایل ارتباط جمعی، بسی خطیر و مهمّ است و با هیچ نهاد و سازمان دیگری قابل مقایسه نیست؛ زیرا اشتباه یک پزشک جراح ممکن است بیماری را به کام مرگ بکشاند و اشتباه سازمان آموزش و پرورش ممکن است باعث مردود شدن چند نفر دانشجو گردد؛ اما اشتباه رسانهها و وسایل ارتباط جمعی ضرر بیشماری بر جای میگذارد که جبران آن بسیار مشکل و رهایی از چنگال آن دشوار است و ثمرهی آن ضررهای معنوی، فکری و مادی بیشماری است.
4- دسترسی بر محرّکات جنسی
یکی از مهمترین عواملی که در سقوط اخلاقی جامعه نقش بسزایی دارد، فیلمها و عکسهای لخت و عریان زنان و دختران است که در کانالهای ماهوارهای به وفور دیده میشود. این یک جنگ سرد غرب علیه جوانان جامعهی اسلامی است؛ زیرا زمانی که جوانان ما غرق در شهوات و لذایذ شدند و برای دنبال کردن فیلمهای مبتذل و سریالهای غیر اخلاقی شبها را سپری کردند، هدف دشمن را تعقیب نموده و توانایی دفاع از دیار خویش را در مقابل توطئههای آنان نخواهند داشت.
5- دوستان و رفیقان ناباب
جامعهشناسان میگویند: انسانها سرشت، اخلاق و رفتار را از یکدیگر سرقت میکنند؛ ازاینرو، انسان ناخواسته از دوستانش اثر میپذیرد؛ زیرا همزیستی توأم با دوستی منجر به پذیرش کارهای دوستان و تقلید کردن از آنها و عادت کردن به آنها میشود.[3] از این جهت است که اسلام به پیروانش دستور میدهد که با راستان دوستی کنند؛ زیرا زیور آسایش و تکیهگاه مصایب هستند.
نبی مکرّم اسلام در بیان دوستان فرمودهاند: مثال همنشین نیک و بد مانند عطّار و دمنده در دم آهنگری است که از آن بوی خوش به مشامت میرسد و دیگری جامهات را میسوزاند.
هر کس ارزش رفاقت و دوستی را ندارد؛ زیرا برخی از انسانها در نابودی و تباه ساختن انسان نقش کلیدی دارند. چهبسا جوانانی قصد توبه داشته و از نافرمانی خدا پشیمان شدهاند و تصمیم گرفتهاند که در مسیر هدایت حرکت کنند، اما نتواستهاند از چنگال دوستان بد نجات پیدا کنند.
6- تأخیر در ازدواج
انسان به حکم اینکه در درونش، یک جاذبه و کشش قلبی وجود دارد، نمیتواند همواره به تنهایی زندگی کند، بلکه میبایست برای خود شریک و رفیقی برگزیند. بدیهی است که رفقای درسی و شرکای مالی هر کدام در کوتاه مدت و تنها در بخشی از نیازها میتوانند انسان را یاری کنند، امّا آنکه در دراز مدت میتواند یار و غمخوار انسان، انیس و مونس وی باشد، همسر اوست.
کاک احمد مفتیزاده میفرماید: در یک جامعهی ایمانی که امر به معروف و نهی از منکر در آن وجود دارد و روحیهی تعاون و همکاری در بین آحاد مردم دیده میشود، ازدواج در اوایل بلوغ جسمی امر پسندیدهای است.[4]
پیامبر-صلی الله علیه وسلم- میفرماید:
«یا معشرَ الشَّباب مَن استطاع مِنکُم البَاءهَ فَلیتزوجْ فَإنَّه أغضُّ لِلبَصر وأحصنُ للفرجِ ومَن لَم یَستطعْ فعلیه بالصَّوم فإنَّه لَه وجاء»[5]
ای جوانان هر کدام از شما توان مخارج زندگی را دارد، ازدواج نماید؛ چون برای کنترل نگاه و حفظ ناموس بسیار مؤثر است و هر کس هم از عهدهی آن برنمیآید، روزه بگیرد؛ چون سبب قطع شهوت است.
علاوه بر عوامل گذشته تأخیر در ازدواج باعث انحراف بسیاری از جوانان شده و آنها را وادار به ارضای غریزهی جنسی از راههای نامشروع کرده است. تلفن در این میان نقش یک وسیلهی شهوتانگیز را بازی میکند و جوانانی که بر سر راه خود هیچ مانعی نمیبینند و از خداوند پروا ندارند و به شیوهای نامشروع از آن استفاده میکنند.
7- ازدواج با دو همسر و معاشرت با یکی
بعضی از مردان که با دو همسر ازدواج میکنند و با یکی از آنها معاشرت داشته و دیگری را رها مینمایند، همسر رها شده نهایتاً خود را مضطرب و تنها میبیند و برای تسکین غریزهی جنسی خویش در پی یافتن دوستی از جنس مخالف بوده و از تلفن استفاده میکند.
8- رفتار بد و نامناسب زن و رعایت نکردن حقوق همسری
یکی دیگر از عوامل مزاحمتهای تلفنی، رفتار ناشایست زن و توجّه نکردن به روحیه و احساسات شوهر است. چهبسا زنانی برای رفتن به مراسمات عروسی در تالارها و رفتن به خیابانها، هر روز با مُدی از لباس و آرایش بیرون میروند. امّا در منزل خود همیشه ژولیده، پریشان، ناراحت و خسته به نظر میرسند و در صدد جذب شوهر خویش نیستند. شوهر هم کمبود عواطف و احساسات منزل را در بیرون خانه بهوسیلهی تلفن با دیگران جبران میکند.
9- جدا نبودن اتاق خواب پدر و مادر از فرزندانشان
برخی از پدران و مادران بدون در نظر گرفتن فرزندانشان در یک اتاق و در کنار آنها با هم به تختخواب میروند و چهبسا فرزندانشان به خواب نروند که از یکدیگر کام میگیرند. در حالیکه باید فرزندان در سن تمیز دارای اتاق مخصوص و جداگانه باشند و آداب اجازه گرفتن و داخل شدن به اتاق پدر و مادر را هم بیاموزند. همانگونه که قرآن میفرماید:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ)[نور:58]
ای كسانی كه ایمان آوردهاید! باید بردگان شما و همچنین كودكانتان كه به حدّ بلوغ نرسیدهاند (ولی مسایل جنسی و عورت و غیر آن را تمییز و تشخیص میدهند، به هنگام ورود به اطاقهای خواب مردان و همسران) در سه وقت اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح و در نیمروز، هنگامی كه لباسهای (معمولی) خود را درمیآورید و بعد از نماز عشاء. (این اوقات) سه وقت (ویژه خلوت و آشكار شدن) عورت شما است.
پدر و مادر نباید اجازه دهند که فرزندانشان بر اسرار و روابط زناشویی آنان اطّلاع پیدا کنند و در حضور آنها نقاط حسّاس خویش را به نمایش بگذارند.
10- بیحجابی و بد حجابی
حجاب که سپر محکمی برای دفاع از کرامت و شخصیت زن است از مبدعات و مخترعات شریعت اسلام نیست و به گواهی تاریخ اقوام مختلف در ادیان و ملت متمدن قدیم نظیر: مصر، یونان، روم و ایران، ضرورت حجاب احساس شده و مورد عمل بوده و حجاب در میان همهی ملل و اقوام سابقه داشته است.
یکی از فلسفههای حجاب در قرآن مورد آزار قرار نگرفتن زنان اعلام شده است. این آزار در رفتار کلامی و غیرکلامی بروز میکند و عبارت است از هر نوع رفتاری که ماهیت جنسی داشته باشد و برای زنان شرایط آزاردهندهای را پدید آورد. در واقع حجاب، حق بیمهای است که زن برای تأمین سلامت خود میپردازد.[6]
همانگونه که قرآن میفرماید:
(يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً)[احزاب:59]
ای پیامبر! به همسران و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو كه رداهای خود را جمع و جور بر خویش فرو افكنند. تا اینكه (از زنان بیبندوبار و آلوده) دست كم باز شناخته شوند و در نتیجه مورد اذیت و آزار (اوباش) قرار نگیرند. خداوند (پیوسته) آمرزنده و مهربان بوده و هست (و اگر تاكنون در رعایت كامل حجاب سست بودهاید و كوتاهی كردهاید، توبه كنید و از این كار دوری كنید، تا خدا با مهر خود شما را ببخشد ).
آری بیحجابی زنان و دختران و رفت و آمد آنها در معابر عمومی یکی از اسباب مزاحمتهای تلفنی است؛ زیرا بسیاری از زنان و دختران با لباسهای تنگ و شفّاف و بدون رعایت حجاب اسلامی از خانه بیرون میآیند؛ خود منحرف بوده و اسباب انحراف در جامعه را فراهم میآورند.
مراعات نکردن هر کدام از این اصول میتواند یکی از عوامل انحراف بوده و جوانان در فکر دوستی با جنس مخالف باشند و برای ارضای غریزهی جنسی خود با طرف مقابل از به تلفن و وسایل ارتباطی پناه ببرند.
خطر تماسهای تلفنی
بدون شک تماسهای تلفنی بین دختران و پسران جوان خطراتی را در پی دارد که شناخت این خطرات گوشهای از مداوا و علاج است. ما به عنوان یک وظیفهی دینی میبایست مردم را از این خطرها آگاه کرده و برحذر داریم.
جوانان ابتدا بهخاطر سرگرمی و پُر کردن اوقات فراغت خویش ارتباط برقرار میکنند، اما اگر به عواقب تلخ و جانکاه آن بیندیشند، شاید خیلی زود به ترک آن اقدام کنند.
مهمترین خطر تماسهای تلفنی
1ـ از بزرگترین خطر تماسهای تلفنی تحریک غریزهی جنسی و شیوع زنا است. موقعی که پسر و دختر جوانی روی تلفن با هم حرف میزنند، در واقع نوعی خلوت کردهاند. طبق فرمودهی صحیح پیامبر-صلی الله علیه وسلم- هر خلوتی که در بین دو نامحرم انجام گیرد، شیطان سومین نفر است؛ که به فحشا و منکرات امر میکند.
2ـ شیوع ازدواجهای غیر رسمی:[7] برخی اوقات پسر و دختری که به یکدیگر علاقهمند بودهاند، جهت سرپوش گذاشتن بر گناهانشان و موانع موجود بر راه ازدواج شرعی، ازدواج غیررسمی را ترتیب دهند و قربانی این ماجرا دخترانی هستند که پاکدامنی خود را از دست داده و نمیتوانند به جامعه برگردند.
دختری که توبه کرده، میگوید: میخواهم ماجرای خودم را بگویم تا تمام دختران را از این خطر آگاه نمایم. جوانی در پی تماسهای مجدّد تلفنی مرا با اظهار محبّت فریب داد و مرا قانع کرد تا به صورت غیررسمی ازدواج کنیم، پس از آنکه از او وعده گرفتم که با من آمیزش جنسی نداشته باشد، به ازدواج با او موافقت کردم تا عاقبت کار به جایی کشید که من عفّت خود را از دست دادم. از همان روز آن جوان مرا رها کرد و از پیش من گریخت.[8]
اینجانب (نویسندهی مقاله) حدود دهسال قبل در خدمت یکی از اساتید بسیار ارجمندم مشغول تحصیل علوم دینی بودم، روزی یک دختر دانشجو با وی تماس گرفت و گفت: در دانشگاه با یکی از پسران دانشجو آشنا شده و به شیوهی غیر رسمی ازدواج کردیم، اما بعد از مدّتی که من عفّت خود را از دست دادم مرا رهاکرد.
3ـ یکی دیگر از خطرات تماسهای تلفنی، سرباز زدن از ازدواج است؛ زیرا دختر به خاطر کسی که از طریق تلفن با وی ارتباط داشته تن به ازدواج نمیدهد و طرف مقابل ارتباط با وی را نوعی سرگرمی میداند و هرگز به خواستگاریش نمیرود. تا بالاخره همچنان در خانهی پدر ازدواج نکرده باقی میماند یا اینکه فرد نامناسبی را برای همسری برمیگزیند.
4ـ یکیدیگر از آثار شوم تماسهای تلفنی خودکشی بسیاری از دختران جوان است. بسیاری از دختران که نخواستهاند از حدّ یک تماس زیادتر ارتباط داشته باشند، امّا در آیندهای نه چندان دور متوجّه میشوند که حرفهای بیپرده عاشقانهیشان ضبط شده؛ و روی گوشیهای موبایل افراد زیادی قرار دارد. برای رهایی از این شرمساری چارهای جز خودکشی نمیبینند.
5- ترویج بیوفایی، سلب اعتماد و آرامش در میان دختران و پسران: دختری که برای از بین بردن ریسک عدم ازدواج با پسر مورد علاقهاش با چند پسر در ارتباط است و یا برعکس پسری که همزمان با چندین دختر در ارتباط است و عملاً باعث میشود که امر حیاتی وفا در میان دختران و پسران و حتی زن و شوهر در زندگی نیز عادی شده و امر مهم و شرعیای تلقی نشود و چه بسیارند دختران و پسرانی که به سبب بیاعتمادی به جنس مخالف تَن به ازدواج نمیدهند. از طرف دیگر در صورت ازدواج نیز در زندگی اسرار گذشته مخفی نمیمانند و چه بسیارند زندگیهای زناشویی که به سبب اطلاع از گذشتهی شوم و ارتباطهای نامشروع یک دختر یا حتی پسر، سلب آسایش از زندگیشان شده است و اصل اعتماد در زندگی به بحران عدم اعتماد تبدیل شده است.
هشداری به دختران
بعضی از دختران پس از اینکه با جوانی آشنا شدند، بدون در نظر گرفتن آیندهی این کار عکس خود را در اختیار وی گذاشته و با وی عکس میگیرند. اما پس از مدّتی معلوم میشود که این جوان عکسهای دختر را فقط برای رسوا کردن و مسخّر نمودنش خواسته است؛ زیرا اگر دختر در مورد جدایی با وی فکر کرده و یا تصمیم ازدواج بگیرد، فوراً او را تهدید میکند که عکسهایت پیش من است و آنها را به مردم نشان خواهم داد.
بنابراین دختر جوان چارهای جز اطاعت و پیروی از دوست پسرش ندارد؛ زیرا میترسد اگر با او قطع رابطه کند، عکسها و مکالمات تلفنی ضبط شده را به مردم نشان خواهد داد. چهبسا دخترانی که نخواستهاند بیش از حدّ عکس و مکالمهی ارتباطی داشته باشند، ولی نهایتاً به خاطر همین کار کاملاً ضایع شده و مایهی رسوایی خود و خانوادههایشان شدهاند.
قربانیان تماسهای تلفنی
1ـ دختری میگوید با جوانی از طریق تلفن آشنا شدم او بار اوّل زنگ زد و گفت: منزل فلانی؟ با صدایی دلنشین و جذّاب گفتم نه اشتباه گرفتهاید. جوان دوباره زنگ زد و برای بار سوّم و چهارم زنگ زد و از آن موقع رابطه من و او شروع شد و بیش از چندبار یکدیگر را ملاقات کردیم، هر بار او اظهار محبّت و پاکدامنی میکرد و خود را چنان جلوه داد که دوری مرا برای یک لحظه هم نمیتواند تحمّل کند. تا عاقبت به اصرار وی در کنار یکدیگر عکس گرفتیم. بعد از گذشت چند سال مرا وادار به زنا کرد و گفت: چه فرق میکند این کار را آلان انجام دهیم یا بعد از ازدواج؟
اینجا بود ایمان در وجودم تحریک شد و با قاطعیّت گفتم: خیر، قبل از ازدواج چنین چیزی ممکن نیست.
گفت: اگر خواستهام را قبول نکنی، رسوایت میکنم؛ زیرا عکسهایت پیش من است و تمام تماسهای تلفنی تو را ضبط کرده نزد خود نگه داشتهام.[9]
2– یکی دیگر از قربانیان تماسهای تلفنی میگوید: یک مزاحم هربار زنگ میزد و من تلفن را قطع میکردم تا عاقبت بعد از اصرار زیاد به او جواب دادم. شوهرم کمتر در خانه بود و گاهی شبها را در محّل کارش میگذراند. با توجّه به این که من تنها بودم به این ارتباط تن داده و نهایتاً توافق کردیم شبهایی را که شوهرم در خانه نیست، به منزل ما بیاید. امّا دیری نپایید که همسایهها او را دیدند و خانوادهی شوهرم مطّلع شدند. تا عاقبت من زندگی و فرزندانم را از دست دادم و جز پشیمانی و ندامت چیزی نصیبم نگردید.[10]
3- خانم (ت) میگوید: من برای پر کردن اوقات فراغت (و تسکین غریزهی جنسی خویش) بهوسیلهی موبایل با جوانی صحبت کردم، تا عاقبت نام من بر زبانها آوازه شد و شمارهام دست به دست گردید و به خانمی هرزه مشهور شدم. اکنون که قریب به سیسال سن دارم، هیچ فردی آماده نیست که با من ازدواج کند. میخواهم فریاد بزنم تا همهی دختران بشنوند و از زندگی من عبرت بگیرند.[11]
اینها نمونههای اندکی از واقعیّتی هستند که از فاجعهی خطرناکی خبر میدهند و اگر والدین مراقب فرزندان خود نباشند و آنها را خوب و مطابق مفاهیم و ارزشهای دینی تربیت نکنند، این فاجعه آنها را دربرخواهد گرفت و فرزندانشان راهی جز شرمساری نمیبینند.
پسران جوان در مورد دوستهای تلفنی چگونه فکر میکنند؟
آیا جوانان به ازدواج با دختری که با او از طریق تلفن آشنا شدهاند، حاضرند؟ آیا جوانی که با چنین دختری ازدواج میکند وقتی که بیرون از خانه بهسر میبرد از ناحیهی اهل خود مطمئن است؟ آیا مشکوک نمیشود که شاید این زن با فرد دیگری از طریق تلفن تماس داشته باشد؟
بیشتر جوانان ازدواج با دختران و زنان بیبندوبار و منحرف که دین، حیا، آبرو و خانواده برایشان مهمّ نیست، را نمیپسندند و هرگز نمیخواهند با دختری ازدواج کنند که فقط بهخاطر تسکین شهوت و اشباع غریزهی جنسی با آنها ارتباط دارند.
خانمی میگوید: بهوسیلهی موبایل با جوانی مدّتها در تماس بودم، از من درخواست کرد که یکدیگر را ببینیم ولی من چون به شدّت تحت کنترل خانوادهام بودم، قادر به بیرون رفتن از خانه نبودم. از وی خواستم که به خواستگاریم بیاید امّا او هر روز به بهانهای موافقت نمیکرد تا عاقبت پیش یکی از دوستان همکلاسیم که از خویشان وی بود، گفته بود: که من به آن دختر هیچ علاقهای ندارم و نمیخواهم او را به همسری خود برگزینم؛ زیرا به این آسانی که با من حرف میزند، نمیتوان اعتماد کرد که با دیگران سخن نمیگوید.[12]
این تصوّر بعید به نظر نمیرسد؛ چون دختری که با جوان نامحرمی تماس تلفنی دارد و به هر کجا که بخواهد، میرود از نظر عموم مردم و حتّی جوانانی که با ایشان در تماس هستند، هرزه، بیبندوبار، ولگرد و پست و بیارزش هستند. هرگز حاضر نیستند با آنان ازدواج کنند و حتی اگر جوانی بخواهد با چنین دختری ازدواج کند، حتماً خانوادهاش او را از ازدواج با چنین دختری بازمیدارند. (بنده خود شاهد زنی شوهردار بودم که زندگی و فرزندش را فدای چربزبانیهای جوانی کرد اما خانوادهاش نگذاشتند که با وی ازدواج کند.)
پس وقتی دختری میداند که اینگونه روابط سرانجام نیکی ندارد؛ چرا در ابتدای امر خود را کنترل نمیکند و دروازهی دلش را به روی تُندبادهای فتنههای خروشان نمیبندد؟
در آخر خواهران مسلمانم را توصیه مینمایم که از شخصیت خود نگهداری نموده و گوهر وجودشان را مکدر نکنند و در دام جوانانی که ارزشی برای کرامت مردم قایل نیستند، نیافتند و مایهی آبروریزی خود و خانواده و بستگانشان نشوند و در مکالمات تلفنی با لحنی حرف نزنند که دیگران گمان بدی بدیشان ببرند و با حضور مردان از برداشتن گوشی تلفن خودداری کنند.
هدف از این نوشتار بدان معنا نیست که ما از این امکانات خود را محروم سازیم و آن را از فرزندانمان منع کنیم، بلکه باید فرهنگ صحیح استفاده از آن را آموزش داده و خطرات موجود در این مسیر را به آنان گوشزد نماییم.
به امید اینکه در حرکت جامعه به سوی کمال سهمی داشته و وظیفهی دینی خودم را در این زمینه بهجای آورده باشم و این اثر مختصر وسیلهای برای هدایت برادران و خواهران مسلمانم قرار گیرد و خداوند آن را به عنوان عمل نیک از ما بپذیرد. انشاءالله
پینوشت
__________
[۱] خرّم دل، مصطفی، تفسیر نور؛ در تمامی ترجمهها از این تفسیر استفاده شده است.
[۲] رواه طبری
[۳] اسماعیلی، جمال، شناخت اسلام، ج۲، ص۲۲۳، چاپ اوّل
[۴] مفتیزاده، احمد، بونیادنانی خێزان و پهروهردهکردنی تاک (کوردی)
[۵] متفق علیه
[۶] صبور، زهرا، حجاب عامل استحکام خانواده
[۷] شریف، عصام، تماسهای تلفنی دختران و پسران جوان
[۸] همان
[۹] شریف، عصام، تماسهای تلفنی دختران و پسران جوان
[۱۰] همان
[۱۱] جمالزهی، محمّد، قربانیان موبایل
[۱۲] همان
نظرات
سردار
15 مهر 1392 - 04:28با تشکر از نویسنده ی محترم ای کاش قسمت قربانیان تماسهای تلفنی را ذکر نمی فرمودید، زیرا به نظر اینجانب این قسمت راهی جهت آموزش کسانی است که چه بساتا به امروزندانسته اند که چگونه با دختران و زنان بیگانه ارتباط ایجاد نمایند.
بدوننام
15 مهر 1392 - 05:22مرسی از نوشته ی خیلی دقیق وبه جاهتون
برادردینی ات
02 آبان 1392 - 10:18سلام ماموستاعبدالرحمن رسولیان سیوچ بانه برای مطالب مفیدتان خیلی خیلی سپاسگزارم.امیدوارم خداوندمتعال افراددلسوزوشایسته ای چون شمارابیشتروطول عمرباعزت عنایت فرمایند. ضمناازخوانندگان هم خواستارم به مقاله بسیارجالبی به نام (خواهرم حجاب مایه سعادت توست.)که درسایت نوگرا مراجعه ومطالعه فرمایند. وبه پرینت وتکثیرآنها درمدارس دخترانه اقدام فرمایند. اجرکم عندالله .